کتابی به نام «آرامش در طوفان» به تازگی از سوی نشر نگاه معاصر به چاپ رسید. درباره کتاب توضیح کوتاهی بفرمایید؟
کتاب از سوی دکتر مریم برادران، عضو هیات علمی دانشگاه گردآوری و تدوین شد که صاحب کتابهای دیگری هم هست. حوزه فعالیت برادارن به صورت تخصصی روایتپژوهی است. تقریبا پنج سال پیش علاقهمند شد به آنچه بر من رفته است و بر این اساس گفتوگوهای بسیار طولانی را طی دو سال انجام داد. در این رابطه نزدیک 10 مصاحبه سه ساعته صورت گرفت که در این میان با استادان همکار، دانشجویان، دوستان، روزنامهنگاران و خانوادهام گفتوگوهایی انجام شد. این پژوهشگر روایتپژوهی (تاریخ شفاهی) علاقهمند شده بود درباره من با روش خاص روایتپژوهی (نریشن استادی) انجام داد.
همان تاریخ شفاهی؟
بله، اما برادران به طور خاص تاریخ شفاهی را به یک نریشن (روایت، داستان) تبدیل کرد، یعنی ضمن حفظ اصل تاریخ شفاهی روایتی را سعی کرده از زندگی من تولید کند. به هر حال «آرامش در طوفان» فارغ از موضوع که به شخص من پرداخته شده به شکل خوبی درآمده است.
درباره چه زمانی از زندگی شما در کتاب گفتوگو شده است؟
کتاب درباره کودکی، خانواده، تحصیل و… صحبت شده که در این رابطه با همسر، فرزندان، اقوام و دوستانم گفتوگو شده است. برادران برای این کتاب به زادگاه من سفر کرد و درباره دانشگاهم در تبریز تحقیق و بررسی کرد. خلاصه برای مباحث مطرح شده در کتاب رنج کشید و تلاش بسیاری انجام داد.
در این کتاب بر چه زمانی از زندگی شما بیشتر تاکید شده است؟
برای مولف کتاب خاطرات دوران کودکیام جالب بود. برای همین درباره خانه پدری و دوره قبل از دبستان با روش خاص خودش با من گفتوگو کرد تا نکات خاصی را از آن دوره بیرون بکشد. نوع سوالها و تاکیدی که بر این دوره داشت، باعث شد که من به این گفتوگو علاقهمند شوم تا جایی که یادم میآمد از دوران کودکی، حیاط خانه پدری و نکاتی که در آن دوران زندگی وجود داشت، نکاتی را مطرح کنم. اگرچه برادران سعی کرده با شیوه روایتپژوهی زندگی مرا تصویرسازی کند بر طبق اطلاعاتی که در گفتوگو با من، خانواده و دوستان و همکاران به دست آورده است. همانطور که اشاره کردم روایت کتاب هم داستانگونه است هم روایی.
جناب فراستخواه، برادران از جمله پژوهشگران و مستندسازان جنگ است. آیا موضوع کتاب ربطی به حضور شما در جنگ دارد؟
بله، برادران با بعضی از قهرمانان دوره جنگ گفتوگو کرده و مستند ساخته است البته او به معنای کلمه که بخواهد کار ابزاری یا سیاسی بکند تا به برخی جریانها نزدیک شود، چنین رویهای ندارد. برادران، پژوهشگر بسیار مستقلی است که به عنوان یک ایرانی به جنگ علاقهمند شده و چنین سوژههایی را نیز در کارنامهاش دارد. اما آشنایی برادران با من از طریق کلاس درس بود و در واقع از طریق دانشگاه با من با آشنا شد.
شما در جنگ تحمیلی ایران و عراق حضور داشتید؟
بله، من در دوران ابتدایی جنگ به صورت داوطلبانه به جبهه رفته بودم. چون برادران ریز و درشت زندگی مرا کاویده است آن بخش حضور من در جنگ را هم منعکس کرده است. اما این پرداختن متفاوت با آثاری است که به قهرمانان جنگ اختصاص داده است، هر چند در آن آثار نیز به شیوه معمول کار نکرده و تیپ فکری مستقلی دارد. برای همین بعضی از آثارش به انگلیسی ترجمه شده است. در کل مریم برادران، پژوهشگری موفق، اهل نوشتن مقالات علمی، معلم خوب دانشگاه و علاقهمند به تربیت دانشجو و شاگردپرور است. به نظرم برادران از پژوهشگران آیندهدار جامعه است که بعدها از آثار او بیشتر خواهیم شنید.
خود شما تاریخ شفاهی یا روایتپژوهی را چقدر در شناخت مفاخر، مشاهیر و بزرگان فرهنگ موثر میدانید؟ آیا کتاب «آرامش در طوفان» باعث شده ما شخصیت شما را بیشتر بشناسیم؟
تاریخ شفاهی ویژگی خاصی دارد که ابتدا در خارج از ایران دانشگاهی مثل هاروارد کارهای موفقی را بر پایه آن ارائه داد. در ایران نیز آثاری با همین شیوه منتشر شد. در کتاب مزبور هم چنین شیوهای دنبال شد، اما کار برادران علاوه بر اینکه تاریخ شفاهی است، جبنه ادبی و روایی دارد و همان بحث روایتپژوهی که اشاره شد و خلاقیتهای خاص ترکیبی در یک طرحواره روایی دارد که شاید باعث شود کسی بتواند کتاب را بردارد تا در دقیقه یا نیم ساعت آن را بخواند. به عبارتی در زمانهای که مردم دنبال پیامهای کوتاه هستند، (هر چند من خیلی از این وضعیت شاد نیستم. اما الان وضعیت به این شکل است) به کوتاه خواندن و گزیده خواندن تمایل پیدا کردند، لذا این کتاب بخشی از آن به شکل داستان است که مثلا در یک صفحه خاطرهای از همکاری دانشگاهی است که شاید خواندنش برای مخاطب جذاب باشد، آن را میخواند و در صفحه دیگری خاطرهای که همسرم نقل کرده که مخاطب شاید از آن خاطره نیز خوشش بیاید و آن را بخواند.
به عبارتی مطالب کتاب به شکلی است که خستهکننده نیست البته اگر خستهکننده به نظر بیاید شاید ربطی به بنده داشته باشد وگرنه کار برادران به نظرم به لحاظ نوع کار بداعت و تازگی دارد، هم جنبه علمی. چون او یک محقق حرفهای است و پژوهشگر دانشگاهی اما کارش جنبه ادبی، هنری و خلاقیتهای ذوقی و خیالآفرینی و تصویرسازی نیز دارد. به لحاظ تصویرسازی من یادم هست وقتی از حیاط پدری در تبریز صحبت میکردم در این میان نوع سوالها و تداوم آن برایم عجیب بود. چون باطرح سوالهای مکرر سعی داشت نکات بیشتری از آن خانه به دست بیاورد. لذا وقتی دیدم او تنها دنبال یک کار کلاسیک نیست که به مخاطب فقط اطلاعات ارائه دهد، بیشتر به کار علاقهمند شدم. او در طرح سوالهایش دنبال تصویرسازی و خیالآفرینی نیز بود. به شکلی که تلاش کرد خاطرات مرا با جزئیات بیشتر ثبت کند. درست مصداق آن جمله که «شیطان در جزئیات است.» در سبک رئالیسم نیز یک ویژگی وجود دارد که میخواهد به جزئیات بپردازد که در رمان هم به شکلی آن را میبینید. بنابراین از طریق گفتوگوهای متعدد و بسیار طولانی که با من داشت، متوجه شدم بسیار نسبت به جزئیات حساس است.