گفت‌وگویی با جواد کلاته‌عربی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:
نشر ۲۷ چطور اینقدر پرقدرت شده و آثاری پرمخاطب و خوب ارائه می‌کند؟
مهم‌ترین امتیاز ما داشتن یک سرمایه اجتماعی گران‌بها از رزمندگان دغدغه‌مند است. رزمندگانی که در این سال‌ها به روایت خاطراتشان اهتمام داشتند. تمایز بین نشر ۲۷ بعثت و سایر نشرها این است که نشر ۲۷ بعثت یک عقبه‌ای از رزمندگان لشکر ۲۷محمد رسول‌الله(ص) دارد که این عقبه به نشر متصل است و یک ارتباط تنگاتنگ، همیشگی و پایدار وجود داشته و دارد. ما با عقبه و تاریخچه یک لشکر و یک واحد مهم رزمی در جنگ تحمیلی ارتباط داشتیم و این رزمنده‌ها به ثبت خاطرات فرماندهان شهیدشان تعصب دارند.
برای ثبت خاطرات، سراغ هر رزمنده‌ای که می‌رویم، در درجه اول از ما مطالبه می‌کند و می‌خواهد درباره زندگی شهدایی که در آن گردان بوده‌اند، بنویسیم. اولویت را شهدا می‌دانند. ما یک جمع اینچنینی داریم که هم سرمایه ماست و هم محرک کار ما برای تعیین و پیش‌برد اهداف و سرچشمه جریان پیشکسوتان لشکر ۲۷ هستند. وقتی این سرمایه اجتماعی در کنار یک اتفاق مهمی مانند تولد «همپای صاعقه‌ها» قرار می‌گیرد، کار بزرگی انجام می‌شود.
برای شروع چه کسی پشت این کار بود؟
همت آقای گلعلی بابایی در دهه ۸۰ باعث می‌شود که یک مقدار همه به خودشان بیایند و به‌عنوان صاحبان خاطره و روایت و عضو لشکر ۲۷ برای ذکر و ثبت خاطرات شهدا اعلام آمادگی کنند. در آن زمان یک جمع دغدغه‌مند به همراه فرمانده وقت سپاه تهران سردار کاظمینی و شهید همدانی که موسس اینجا هستند، تشکیل می‌شود. اواخر دهه ۸۰ به فکر این می‌افتند که این مجموعه را ایجاد کنند و به طور سازمانی این مسئله را پیگیری کنند.
من در سال ۹۲ وارد مجموعه شدم. در آن زمان دو دغدغه اصلی در نشر داشتیم: یکی تدوین کارنامه‌های عملیاتی لشکر ۲۷ و دیگری نگارش زندگینامه شهدای لشکر ۲۷ بود.
ما در لشکر ۲۷ تعداد ۳۴ فرمانده ارشد و بیش از ۱۵۰ شهید فرمانده گردان و فرمانده واحد داریم. لشکر ۲۷ جز معدود یگان‌های نظامی است که هنوز هم که هنوز است، شهید می‌دهد، بعد از جنگ هم چند فرمانده لشکر شهید داریم، شهید سعید مهتدی، شهید حسین همدانی، شهید حسین اسداللهی و شهید رضا فرزانه.
تاسیس انتشارات در چه سالی بود؟
کار تحقیق و نگارش کتاب زندگینامه شهدا از سال ۹۳ یک مقدار جدی‌تر پیگیری شد. با نویسنده‌های بسیاری وارد همکاری شدیم، تیم تحقیق تشکیل دادیم و از تحقیق تا بحث نگارش، خط تولید قابل مناسبی شکل گرفت.
وجود یک تیم و یک سرمایه اجتماعی به نام پیشکسوتان لشکر ۲۷ باعث شد که بعد از انجام چند کار موفق و خوب به جایی رسیدیم که تصمیم گرفتیم یک انتشارات داشته باشیم و به تحقیق و نگارش زندگینامه شهدای لشکر ۲۷ را به صورت سازمانی‌تر، پرسرعت و مدون ادامه بدهیم.
انتشارات ۲۷ بعثت یک مجموعه‌ای دارد به نام «بیست‌وهفتی‌ها»؛ درباره این مجموعه توضیح می‌دهید؟
قبل از این مجموعه ما مجموعه‌ای داشتیم برای فرماندهان ارشد که اسمش «بیستوهفت در بیستوهفت» بود؛ یعنی ۲۷ شهید شاخص ارشد در لشکر ۲۷ که قرار بود کارهایی انجام شود. این مجموعه تا ۳۴ فرمانده را پوشش داد و در حال حاضر هم فعالیت دارد. اما مجموعه «بیست‌وهفتی‌ها» برای فرماندهان گردان‌ها و واحدها تدارک دیده شد. در همین راستا کتاب هایی منتشر شد.
نشر ۲۷ بعثت برای برای فروش کتاب‌هایش چه کاری انجام می‌دهد؟
از وقتی که وارد این مجموعه شدم در کنار بقیه کارها مسئله توسعه فروش را هم پیگیری کردم اما حوادث آن‌طوری که می‌خواستیم پیش نرفت. دغدغه‌های دیگری اضافه شد که جای این مسئله را گرفت. با بسیاری از مراکز پخش وارد مذاکره شدیم اما به توفیقی نرسیدیم. امسال در روزهای پایانی سال و ایام نوروز، فروشگاه موقتی در دو کوهه داشتیم که توانستیم تقریبا ۵ برابر سال گذشته فروش داشته باشیم که عدد قابل توجهی است. تمرکز و سرمایه‌گذاری زیادی در آن جا گذاشتیم و به‌عنوان بستری که متعلق به خود ما است. کتابکده ما در دوکوهه سعی کرده تمام کتاب‌های خوب در این حوزه را عرضه کند. در زمینه توزیع و فروش ضعف داریم و متاسفانه این ضعف مرتفع نشده است.
بخش دیگری از تبلیغ ما که سرمایه ما است، شهدای معروفی است که داریم. شهید همت نیاز به تبلیغ و معرفی ندارد، مانند حاج احمد متوسلیان و حاج حسین همدانی. همینطور شخصیت‌های شناخته شده دیگری که داریم. دو کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» و «خداحافظ سالار» بالای ۹۰ بار تجدید چاپ شدند و همچنان هم از این کتاب‌ها استقبال می‌شود. دایره کتاب‌هایی که به چاپ‌های مجدد رسیده‌اند روزبهروز افزایش پیدا می‌کند و این نشان‌دهنده شناخته شدن انتشارات ۲۷ بعثت است.
یکی از برنامه‌های ما این است که هم کتاب و هم انتشارات به مردم معرفی شوند. این اتفاق خوشبختانه روبه رشد بوده و به نسبت راضی کننده است. فضای مجازی ما فعال‌تر شده است. درباره بعضی از کتاب‌های ما تولیدات ویدیویی ساخته و منتشر شده است که تاثیرگذار است. ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با نویسنده‌های خودمان بیشتر شده است. ما نگاهمان این طور است که وقتی نویسنده با نشر ۲۷ بعثت همکاری داشته باشد، وارد یک مشارکتی شده که این مشارکت پایان ندارد. ما از ظرفیت خود نویسنده هم استفاده می‌کنیم. بعضی از نویسندگان خودشان یک پایگاه تبلیغی برای کتاب هستند. خوشبختانه سایت انتشارات در مراحل پایانی آماده شدن است. سایت ما هم محل فروش است و هم محلی برای استفاده تمام نویسندگان حوزه ادبیات پایداری به لحاظ آموزشی و گارگاهی.
یعنی انتشارات قصد دارد کلاس‌های آموزشی داشته باشد؟
نشر ٢٧ بعثت ۱۰ سال است که فعالیت می‌کند و تقریبا با کارهایی که انجام دادیم که اسم نشر ٢٧ بعثت دیده و شناخته شده است. سعی کردیم بین فعالان و علاقه‌مندان این حوزه کارگاه‌هایی را برگزار کنیم. سال گذشته کارگاه مستندنگاری برگزار کردیم و بازتاب بسیار خوبی داشت. برای خودمان در حوزه آموزش رسالت تعریف کردیم و دنبال این هستیم که نشر ۲۷ بعثت پاتوق نویسندگان دغدغه‌مند این حوزه شود.
امسال هم بنا داریم تا بحث آموزش و دورهمی‌های حوزه مستندنگاری را با رویکردهای مختلف به طور جدی پیگیری کنیم. نقد و بررسی و کارگاه داشتیم، امسال گعده‌های گفت‌وگو هم اضافه شده است. در حوزه ادبیات پایداری اهالی قلم و رسانه و محققین هم داریم که علاقه‌مند این اتفاق هستند. در حوزه مستندنگاری دنبال رقم زدن یک جریان هستم چون این حوزه را بسیار حوزه نیازمند نقد و بررسی آموزش می‌بینم.
با گذشت حدود چهل سال از پایان جنگ، الان در زمانی قرار داریم که راویان و مستندات هشت سال دفاع مقدس را از دست می‌دهیم ناشران حوزه ادبیات پایداری در این زمینه چه می‌کنند؟
هر انتشاراتی محصول محور است و معمولا وقتی سراغ ثبت و ضبط خاطرات می‌روند، هدف تولید خروجی و کتاب است. به نظرم مسئولیت ثبت و نگهداری این خاطرات با سازمان‌های حفظ آثار، مرکز اسناد و حوزه‌های هنری است. کسانی که اولا مسئولیت دارند و ثانیا توان و امکاناتشان محدود نیست. انتشارات توانش محدود است و نگاه ناشر تولید محور است. یک ناشر حتی ناشران دولتی وقتی سرمایه‌گذاری می‌کنند. دوس دارند نتیجه هم داشته باشد.
نشر ۲۷ بعثت محدودیتی برای چاپ و تولید دارد؟
ما محدودیتی برای چاپ کتاب نداریم. در حال حاضر حدود ۶۰ پرونده باز نگارش داریم و معتقدیم سوژه‌ها را نباید از دست داد و حداقل کاری را که شروع می‌کنیم، نگران تمام شدن آن نباشیم. وظیفه ما این است که پرونده‌ها را شروع کنیم. اگر توانستیم به سرانجام می‌رسانیم. اگر نتوانستیم یا نبودیم، دیگرانی هستند که کار را به سرانجام برسانند.
لذت‌بخش‌ترین و سخت‌ترین کار نشر از نظر شما چیست؟
لذت بخش‌ترین قسمت وقتی است که کتاب به ثمر می‌رسد. به خصوص درباره زندگینامه شهدا و آن روزی که ما توانستیم زندگی یک شهید دیگر را ثبت کنیم و خوشحالی مادران و پدران شهدا را ببینیم بسیار لذت بخش است. سخت‌ترین قسمت فعالیت ما در فضایی است که مشکل تأمین کاغذ داریم. روزبهروز گران‌تر می‌شود.