جایزه فلسطین قدمی مؤثر در حرکت به سمت تولید محتوا



سرویس فرهنگ مقاومت  ()، مریم مقانی، نویسنده کتاب‌های «چشم‌هایم در اورشلیم»، «شالونادژ» و… از جمله برگزیدگان اولین دوره جایزه جهانی فلسطین است که آبان‌ماه سال گذشته در بیروت برگزار شد. به سراغ مقانی رفتیم تا با او درباره کتاب چشم‌هایم در اورشلیم و جایزه جهانی فلسطین گفت‌وگو کنیم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.

 

 

 

– ایده این رمان‌ چطور به ذهنتان رسید؟

داستان «چشم‌هایم در اورشلیم» در واقع جلد دوم داستانی است به نام «عشق آبی» که انجمن قلم آن را در طرح نوقلمان چاپ کرد و در سال ۱۳۸۹، در جشنواره ادبی پروین اعتصامی به‌عنوان تنها اثری که در بخش رمان به بخش نهایی رسید، شایسته تقدیر شد. من همیشه دوست داشتم داستانی درباره فلسطین بنویسم و به ذهنم رسید که درباره نابودی اسرائیل بنویسم. آن موقع هنوز رهبر انقلاب جمله معروفشان را که «اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید»، مطرح نکرده بودند. من جلد اول داستان را نوشتم که ماجرایش در سال ۲۰۳۱ اتفاق می‌‎افتد. بخش‌هایی از داستان در فلورانس ایتالیا و بخش‌هایی در استنفورد آمریکا رخ می‌‎دهد؛ در بحبوحه تجزیه ایالات متحده. جلد دوم را بعداً نوشتم و تمرکزم روی نابودی اسرائیل بود. در سال ۲۰۳۵ تندروهای صهیونیست قصد دارند با ماهواره جنگی مسجدالاقصی را بزنند؛ اما جنبش آزادی‌بخش قدس نمی‌گذارد و قهرمانان داستان با نفوذ در لایه‌های امنیتی اسرائیل جلوی این نقشه را می‌گیرند. در این داستان اسرائیلی را می‌بینیم که در حال فروپاشی است. در جلد سوم بالاخره نابودی اسرائیل را می‌‎بینیم.

 

– انتظار شما از مخاطب بعد از خواندن کتاب چیست؟

این داستان بیان آرزوهای ما و به عبارتی، هدف ما برای نابودی اسرائیل است. برای همین زمان تاریخی داستان را جلو برده‌ام. در هر حال دوست دارم مخاطب با خواندن این داستان بفهمد که اسرائیل عمر چندانی ندارد و در واقع از درون خالی شده است و پوسته‌ای بیش نیست. البته چون مدت‌هاست جلد اول دیگر چاپ نشده، بعضی از مخاطبان ابهاماتی درباره داستان دارند و وقتی می‌گویم این کتاب جلدهای دیگری هم دارد، تعجب می‌کنند.

 

– به نظر شما مهم‌ترین عناصری که در یک اثر ضداسرائیلی باید به آن توجه کرد، چیست؟

برای ما نوشتن از مردم فلسطین به‌دلیل اینکه تجربه زیستی از مردم و سرزمینشان را نداریم، سخت است. حتی زبانشان را هم دقیق نمی‌دانیم. یا باید خودمان را بگذاریم جای یک فلسطینی و تقلید کنیم، یا از یک زاویه‌دید جدید به مسئله فلسطین نگاه کنیم؛ مثلاً به‌‌عنوان یک ایرانی به فلسطین نگاه کنیم. یک‌بار با یک فلسطینی که از غزه آمده بود، صحبت می‌کردم و متوجه شدم آن‌ها نیز دقیقاً همین را می‌خواهند. یعنی بازخورد بیرونی مبارزات را می‌خواهند. دوست دارند از منظر بین‌المللی به مسئله اشغال فلسطین ضریب بدهیم. در همین جایزه جهانی فلسطین هم با چند نویسنده فلسطینی که دیگر نمی‌توانستند در کشورشان زندگی کنند، آشنا شدم و دیدم آنچه به آن‌ها قوت قلب می‌دهد، نگاه مردمی خارج از محدوده فلسطین و حتی خارج از جهان عرب است.

 

– کتاب شما رتبه سوم جایزه جهانی فلسطین را کسب کرد. مهم‌ترین ویژگی این اثر که باعث برگزیده‌شدن آن شد، چیست؟

به نظر من نگاه آینده‌نگرانه اثر در انتخابش تأثیر داشت. به من گفتند در این حوزه یکی از دو نویسنده‌ای هستم که با نگاه آینده‌نگرانه به موضوع فلسطین پرداخته‌ام. به نظر تلفیق ژانر آخرالزمانی با آثاری که مبارزه حق و باطل را نشان می‌دهد، کمک می‎کند که هم مخاطب نوجوان و جوانی را که به‌شدت جذب آثاری از این دست، اما در حوزه باطل شده‌اند، به سمت خود بکشاند و هم از این ژانر به‌عنوان یک ظرفیت جدید ادبی در ادبیات جهان استفاده کرد.

 

– ارزیابی شما از آثاری که در این حوزه تولید شده است، چیست؟

همان طور که برگزارکنندگان جایزه نیز بیان کردند، تولید آثار در موضوع مهم و حیاتی فلسطین، چه در داخل کشور و چه در سطح جهانی، بسیار کم‌جان و ضعیف است. کسانی مثل من نیز که در داخل کشور می‌‎نویسیم، کاملاً از انگیزه‌ها و اعتقادات خودمان سفارش می‌گیریم و هیچ پشتیبانی و حمایتی که ما را ترغیب به ادامه این راه کند، نداریم. جایزه فلسطین که البته با تلاش ایران شکل گرفته، قدمی مؤثر در حرکت به سمت تولید آثاری درباره فلسطین است؛ اما ما نیاز به رویدادهایی قوی‌تر برای جریان‌سازی در داخل کشور داریم. مثلاً بازخورد جشنواره ادبی شهید اندرزگو را خودم دیدم. چون چندین سال است داور جشنواره ادبی قلم زرین هستم و امسال هم دبیری جشنواره را به عهده داشتم، شاهد تولید آثار ادبی خوب و قوی در حوزه تاریخ پهلوی اول و دوم بودم.